BELLE DE JOUR

ساخت وبلاگ

 

BELLE DE JOUR

 

لينك دانلود:

دانلود فيلم

شناسه فیلم:

کارگردان: لوئیس بونوئل

تهیه کننده: هنری باون، ریموند و رابرت حکیم

فیلمنامه: لوئیس بونوئل و ژان کلود کاریه بر مبنای رمانی از ژوژف کاسل

بازیگران: کاترین دنوو، ژان سورل، میشل پیکولی، ژنویو پیج

فیلمبرداری: ساشا ویرنی

تدوین: لوست هاوتکور

مدت فیلم: 101 دقیقه

محصول کشورهای فرانسه و ایتالیا

سورین با پزشک جوانی بنام پیر ازدواج کرده است که جوانی است جذاب و با ملاحظه و موفق. فیلم با فانتزی سورین آغاز می شود که طبق دستور پیر کالسکه رانان سورین را به درختی بسته و تازیانه می زنند، سپس پیر می گوید که سورین در اختیار آنهاست، سورین نگاهی آکنده از لذت و نفرت به کالسکه رانان می اندازد، صدای پیر از خارج از صحنه بگوش می رسد: به چه می اندیشی و سورین پاسخ می دهد به خودمان.

این صحنه به نمائی از پیر و همسرش در پاریس قطع می شود. دوست صمیمی پیر، اوسون که شخصیتی وسوسه گر است سعی می کند سورین را اغوا کند، ولی پس از ناکامی نشانی فاحشه خانه ای را در اختیار سورین می گذارد. سورین پس از چند روز تردید و دودلی به این خانه می رودو مورد تشویق مدیره این خانه قرار می گیرد و با نام مستعار بل دو ژور بعدازظهرها مشغول به کار می شود.در فیلم نشان داده می شود که چگونه او از رفتار تند و آمرانه مشتریان و تحقیر شدن لذت می برد. دوک پیری از او برای شرکت در مراسم غریبی دعوت می کند. در قصر لباس دختر مرده دوک را بر تن می کند و در تابوتی آرامیده و دوک او را با گل های نرگس می پوشاند. پس از پایان مراسم یادبود پولی به او می دهند و در زیر رگبار باران او را از قصر بیرون می اندازند.از مشتریان دائمی این فاحشه خانه جوان بزهکاری بنام مارسل است که شیفته بل دو ژور می شود و سورین نیز از همخوابگی و منش آمرانۀ او لذت می برد. اوسون او را در خانه فساد غافلگیر کرده و پس از تحقیر او می پذیرد در این باب چیزی به پیر بروز ندهد.مارسل از سورین می خواهد با او بگریزد، و او را تهدید می کندکه همه چیز را به پیر خواهد گفت، ولی سورین او را متقاعد می سازد که راز او را مخفی نگهدارد. مارسل در خارج از خانه به پیر شلیک می کند و خود نیز بوسیله ژاندارمی کشته می شود. سورین چون همسری فداکار از شوهر افلیجش پرستاری می کند. اوسون که از سوءقصد به پیر مطلع شده است، سورین را متقاعد می سازد که باید حفایق را به پیر گفت.

پس از رفتن اوسون سورین بنزد پیر می شتابد، سیمای پیر با اشک پوشیده شده است. دستش را بلند کرده و سپس چون مرده ای به پائین می افتد. صدای طنین زنگی به گوش می رسد، ناگهان پیر از جا برخواسته کویی هیچ اتفاقی نیفتاده است. و چون گذشته دوست داشتنی و مهربان است. کالسکه ای خالی از کنار پنجرۀ آنان به سمت جنگل بولونی می رود.

برادران حکیم در سال 1966 به بونوئل پیشنهاد کردند که فیلمی سینمائی بر مبنای رمان معروف ژوژف کاسل بسازد، او این پیشنهاد را پذیرفت و طی 5 هفته با همکاری ژان کلود کاریه فیلمنامه ای بر اساس این رمان نگاشت.بل دو ژور یک شاهکار سینمائی است که از نظر تکنیکی و فنی یکی از خوش ساخت ترین آثار بونوئل بشمار می آید و می توان آن را از معدود آثار بونوئل شمرد که در آن تمامی اندیشه ها، دیدگاه ها و روح و روان تکان دهندۀ بونوئل کاملا متبلور شده است. فیلم ویریدیانا تنها گامی در این جهت بود که در این فیلم به کمال رسید.بونوئل علاقه چندانی به جوهرۀ این رمان نداشت ولی احساس می کرد که این رمان“ مادۀ خام“ مناسبی است که با کار بر روی آن می توان فیلمنامه کاملی نگاشت. از اینرو با حذف قسمت هائی از رمان و تغییر و تکامل برخی دیگر دستمایه ای خلق کرد که اساسا با جوهرۀ رمان تفاوت چشمگیری داشت و به همین دلیل هم مسئولیت کامل این فیلم را پذیرفت و تنها از این موضوع دلگیر بود که تهیه کنندگان فیلم از ترس سانسور تغییراتی هر چند جزئی در فیلم اعمال کردند.بونوئل در این فیلم از جوهره واقعی سورئالیسم تبعیت نمود، البته نه سورئالیسم نخ نمائی که گاه و بیگاه در گالری های اروپائی و آمریکائی خود نمائی می کرد، بلکه سورئالیسمی آزادیبخش که خصیصه فیلم “عصر طلائی” بودو بونوئل آن را در این فیلم احیا نمود. تو گوئی بل دو ژور به باز سازی این نگرش آندره برتون پرداخت: “ همه چیز ما را به این باور می رساند که مرحلۀ روحی خاصی وجود دارد که در آن زندگی و مرگ، واقعی و خیالی، گذشته و آینده در تضاد با هم دیده نمی شوند.“ و فیلم بل دو ژور انگیزه ای جز رسیدن به این مرحلۀ روحی نداشت.

بل دو ژو ر رگه هائی از رمان کاسل را در خود دارد، ولی بونوئل سطح ظاهری رمان را شکافته و لایه های برونی و درونی رمان را به صورت نامرئی به هم پیوند زده است. بنحوی که زندگی واقعی سورین (کاترین دونو)، رویاپردازی ها و فانتزی ها، و خاطرات و احساسات دوران کودکی اش در هم ادغام شده اند، در این روایت گذشته و حال، واقعیت و فانتزی سورین کلیتی روائی را تشکیل داده اند.

لایه های مختلف این فیلم را می توان بشرح زیر طبقه بندی نمود: 1- واقعیت2- فانتزی ها و رویا پردازی ها که برخی فانتزی ها بوسیله طنین زنگ کالسکه مشخص می شوند 3- رویا ها همچون نمای گله احشام و دوئل پیر و اوسون، که این رویا ها بصورت مبهم تر و شاعرانه تری تصویر برداری شده است. در باب رویاها و فانتزی هایی که در فیلم دیده می شود باید این مسئله را مد نظر قرار داد که دیدگاه بونوئل در باب ذهن بسیار پیچیده تر و دقیق تر از نگرش مرسومی است که ذهن را به دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم می کند. بزعم بونوئل میان واقعیت معقول و رویای عمیق لایه های بسیاری است که هر دم یکی از شکاف دیگری فوران می کند. بونوئل این درهم آمیزی و یکی شدن را با دیزالو بسیار بسیار کندو تقریبا با سوپر ایمپوزیشن بین خیابان ها و جنگل ها، بین تمدن سرد و بی احساس شهر و طبیعت رویائی به تصویرمی کشد. حضور بصری (دیزالو و سوپرایمپوزیشن) چنین آشکار در لحظاتی از فیلم بیانگر آن است که در ذهن سورین دیگر چیزهای متضاد مانعۀ الجمع نیستند.بونوئل به پایان و فصل نهائی رمان علاقه ای نداشت، چون بزعم او“ اخلاقیات حاکم از زیر ضربه نجات می یافت” دستمایۀ اصلی فیلم با جوهرۀ رمان تفاوتی بنیادی دارد. ژوژف کاسل داسان زنی را باز می گوید که از نظر احساسی و عاطفی عاشق شوهرش است ولی بدنش مردان متعددی را می طلبد و از اینرو احساس گناه می کند. بونوئل احساس گناه و معصیت را را بکناری می گذارد و اساسا بر این باور است که احساس گناه و معصیت تجملی است که قرون متمادی است که بر انسان سنگینی می کند و از مذهب کاتولیک ریشه گرفته است. فیلم بیشتر نمایشگر کوششی است  در رهائی از قیود اخلاقی. و شاید اروتیک بودن فیلم در این نکته نهفته باشد که اروتیسم از درون به بیرون تصویر می شود، او نشان می دهدکه اروتیسم نه تنها در گوشت و پوست آدمی بلکه در رویاپردازی ها و فانتزی های انسانی نیز ریشه دارد.یکی از نکات کلیدی و بسیار گیرای فیلم در این نکته نهفته است که غریب ترین فانتزی ها و تخیلات سورین ،(که فیلم از دیدگاه او بیان می شود) به صورتی کاملا صبیعت گرا و ناتورالیستی تصویر می شود و این شیوۀ تصویربرداری بعدی غریب به این فانتزی ها می بخشد و جوهره واقعی انسان را برملا می سازد و در عین حال ابهام که جزء ذاتی فیلم است مخدوش نمی شود.اوج فیلم بل دو ژورنمایشگر یکی از شگفت انگیز ترین فصول “پایان باز” در تاریخ سینما است، شاید اگر دقیق تر بگوئیم فصل نهائی فیلم به صورت“پایانی نیمه بسته و نیمه باز” می باشد. فیلم تا پیش از فصل نهائی به صورت روایتی کم و بیش خطی دنبال می شود که در کنار این روایت فانتزی های روزانه، رویاهای شبانه و خاطرات سورین نمایش داده می شود. پس از رفتن اوسون  ( میشل پیکولی) سورین به نزدشوهر افلیج اش پیر(ژان سورل) می شتابد و میبیند که صورت او از اشک پوشیده است، دستانش باز شده و همچون مرده ای به پائین می افتد. صدای زنگی به گوش می رسد ناگهان پیر از جا بر می خیزد گوئی هیچ اتفاقی نیافتاده و مثل قبل دوست داشتنی است. طنین زنگ کالسکه به گوش می رسد ولی این بارکالسکه خالی است.بدین سان در پایان فیلم همچون بیشتر فیلم های بونوئل این ابهام وجود دارد که آیا همه این رخدادها در ذهن سورین گذشته است، آیا پیر مرده است و یا زنده ، هر دو این شقوق واقعی بنظر می آیند و این امر واقعیت و در تنیجه واقعی بودن کلیه صحنه های فیلم را به زیر سئوال می برد. تو گوئی بونوئل با یک چرخش شقوق مختلفی از واقعیت را مطرح می کند و درست به همین دلیل تفسیر های متفاوتی در باب مرز بین واقعیت و تخیل مطرح شده اند، بحثی که هنوز هم ادامه دارد. بطور کلی این تفسیرها را ذر چهار مقوله می توان جای داد:

1- تفسیر عقل سلیم: بر اساس این نگرش انحراف در کنش فیلم نشانگر آن است که بهبود پیر صرفا یک توهم است، در واقع پیر مرده است و سورین در رویای خود به او زندگی مجدد می بخشد.

2- این دو صحنه (پیر مرده است، پیر زنده است) تنها در ظاهر متضادند. اوسون با بیان حقیقت کم و بیش پیر را می کشد، ولی شوکی به او می دهد که به بهبودی پیر منجر می شود، چون فلج شدن و از کار افتادگی پیر ریشه روانی داشته است. پیر می تواند گناهان سورین را ببخشد چون با گناهان و عقده های خود پیر انطباق دارد. لذا پس از آن پیر و سورین می توانند به خوشی به زندگی خود ادامه دهند.

3- دیدگاهی بر این باور است که اگر مرز  بین واقعیت عینی و ذهنی در این فیلم این چنین مخدوش است،  به این خاطر است که تمامی فیلم در دنیای ذهنی سورین روی می دهد و بل دو ژور فیلمی است در سبک و سیاق فیلم“ سال گذشته در مارین باد“ (ساختۀ آلن رنه)، نگرش پیچیده تر این دیدگاه بر آن است که فیلم حاوی پیچشی دادائیستی است که درک معانی نهفته در فیلم را مشکل می سازد.

4- برخی دیگر حرکت از واقعیت به فانتزی را در زمانی می دانند که سورین با مارسل آشنا می شود. بزعم این دیدگاه این امر بمنزله پیوند دو دنیای اجتماععی مجزا است و نمی تواند واقعی باشد. برخی دیگر نیز بر این باورند که سورین هرگز به فاحشه خانه نمی رود و چه بسی هیچ اتفاقی روی نمی دهد جز آن که سورین و پیر در اتاقی به آرامی نششته اند و سورین برای فرار از زندگی ملال آور شان داستان سرائی می کند. رویا پردازی و فانتزی های سورین شاید جزئی از این داستان باشد و یا تخیلاتی موازی این داستان سرائی باشد.شاید در بین تمامی نظرات مختلفی که در مورد این فیلم مطرح شده است نقد هوشمندانۀ ژان-آندره فیشی قابل تامل باشد.

“براستی اینکه فصل نهائی فیلم بل دو ژو ر را به منزله تحول از رویا به واقعیت بدانیم و یا بالعکس نه لازم است و نه ممکن، ابهام جزء لاینفک و ذاتی این فیلم است. نجابت آرام و متین بونوئل در این تکته نهفته است که او از داوری اجتناب می کند، نه از سورین هواداری می کند و نه او را یک بدکاره می داند. سورین دلائل مختص به خود را دارد، ولی دیگر شخصیت های فیلم نیز بی دلیل نیستند.نه بونوئل و نه سورین (شخصیت اصلی فیلم) لحظه ای در باب کیفر الهی نمی اندیشند. سورین با پذیرش خود (آنطور که هست)، خود را رها می سازد، او مجبور می شود موضع عقلانیت و اخلاقی حاکم رها سازد و اکنون انسانی است که دوران کار آموزی عذاب آور و لذت بخش خود را طی کرده و مخاطرات آن را به جان خریده است….“

عنوان فرانسوی Belle De Jour به معنای نوعی گلی زیباست که در روز باز می شود و البته در فیلم هم صاحب آن خانه به دلیل آنکه فقط روزها سورین به آنجا می رود این اسم را برایش انتخاب می کند.

2ND CAMERA FESTIVAL...
ما را در سایت 2ND CAMERA FESTIVAL دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2ndcamerao بازدید : 191 تاريخ : يکشنبه 31 تير 1397 ساعت: 21:47